پرسش اصلی مقاله حاضر، این است: آرایه «انگشتر» در سیره پیامبر؟ص؟ و اهلبیت؟عهم؟ چه نسبتی با «ذکر»، جهتنمای اصلی هنر و زیبایی در اندیشه اسلامی، دارد؟
فرضیه مقاله این است که جهتنمای اصلی هنر و زیبایی در اندیشه اسلامی، «ذکر» است؛ یعنی به کار گرفتن زینت و جمال باید با یاد دائم آخرت و تذکر مداوم این سرخط همراه باشد که دنیا جای «گذار» است نه «قرار». این مقاله عهدهدار تثبیت و تبیین این فرضیه در بهکارگیری آرایه انگشتر، با مراجعه به سیره قولی و فعلی معصومان است. بدین منظور، نخست همه روایات مربوط به انگشتر در منابع مهم شیعی با اولویت منابع دستاول، گردآوری و دستهبندی شده است. سپس مفاهیم مستخرج از آنها طبقهبندی گشته و آنگاه، حاصل تحلیلی این استخراج، بازتاب یافته است. آنچه در این مقاله میآید، همین بخش تحلیلی با مستندات روایی آن است؛ زیرا آوردن همه آن روایات و دستهبندیها نیازمند حجمی بسیار گستردهتر و فراتر از حجم معمول مقالات علمی است. در مستندات روایی، به ذکر یک نمونه اکتفا گشته و در موارد خاص، دو یا سه روایت آورده شده است. یادآور میشود که این مقاله عهدهدار بررسی سندی و رجالی این مستندات نیست.