بینامتنی قرآنی در اشعار انتظار ادیب پیشاوری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینای همدان، ایران

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه بوعلی سینای همدان

چکیده

نظریۀ بینامتنی که نخستین بار در دهۀ شصت قرن بیستم _ حدود سال­های 1966 و 1967میلادی _ از سوی ژولیا کریستوا مطرح شد، یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی است. این نظریه بیانگر آن است که هر متنی برخاسته از متن­های پیشین یا معاصر خود است؛ به عبارت دیگر، بینامتنی به معنای اندیشۀ انتقال معنا یا لفظ از یک متن به متن دیگر است. این نظریه اکنون با عنوان «تناص» در نقد عربی معروف شده است. از مهم­ترین منابعی که همواره مورد توجه شاعران فارسی­زبان بوده، قرآن کریم است. شاعران دوره‌های مختلف، در آثار خود از معانی قرآنی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، در قالب تلمیح و تضمین و حلّ و اقتباس بهره جسته­اند. در ادب کهن فارسی، یکی از شاعرانی که توجه ویژه­ای به مفهوم انتظار و موعود داشته، ادیب پیشاوری است. تأثیرپذیری لفظی و معنوی ادیب از مضامین آیات قرآنی در اشعار انتظار وی قابل توجه است. این اثر­پذیری انواع و اشکال بینامتنی را در سروده­های وی رقم زده­ و گاه با تغییر و گاه با عدم تغییر جوهرۀ متن غایب در شعر او همراه بوده است. پربسامدترین نوع بینامتنی در اشعار انتظار ادیب، نفی کلی است.

کلیدواژه‌ها