در این نوشتار، کارایی و مفهوم انتظار در دو جهان مدرن و پیشامدرن، مورد بررسی قرار گرفت. در این تحلیل هر واژه، علاوه بر معنای تحتالفظی خود، در مناسبتی که با دیگر واژهها و مفاهیم برقرار میسازد، نقش و جایگاهِ عملکردی خاصی به خود میگیرد. انتظار در مدار ارتباطی خود با کلماتی چون حقیقت، حجاب، رازوارگی و عمل قهرمانانه، مفهومی را شکل میدهد که از آن میتوان به عنوان رویکردی پیشامدرن یاد کرد. در این مفهوم، غیاب یک راهکار تحولساز و سازنده است که محدود به غیبت امام عصر4 نبوده و در سنت رفتاری بسیاری از پیامبران و بزرگان دینی قابل رؤیت است. موقعیت غیبت، ظرفیتهای روایی تازه و نامنتظری را برای فرد منتظر به وجود میآورد که در این پژوهش توسعهای، از آن با نام زیباییشناسی غیاب یاد شده است. در این مقاله که براساس پژوهش اسنادی _ کتابخانهای سامان یافته، انتظار از حد و اندازۀ یک اصطلاح فراتر رفته و بینش و گفتمانی را موجب میشود که با گفتمان شکاک و بیباور مدرن در تعارض قرار میگیرد. در این مقایسۀ گفتمانی، بنا بر اقتضائات اندیشۀ مدرن، انتظار، مفهومی عبث و هجوآمیز بوده و توان درک زیباییشناسی امر غایب را از کف داده است. زیباییشناسی غیاب، روش و راهکاری برای بازتولید مفاهیم تازه و اثرگذار و روزآمدسازی مفاهیم و تفکرات گفتمان پیشامدرن است.