مبنای معرفت شناختی تیتوس بورکهارت درباره هنر اسلامی و نقد نگرش الگ گرابار

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب

چکیده

یکی از پرسش‌های جدی در عرصه هنر اسلامی این است که آیا هنر اسلامی، هنری بدون راز و رمز، دنیوی، تزئینی، غیرحکمی و صرفاً هنر مسلمانان و سرزمین‌های اسلامی است که متأثر از دیگر سرزمین‌ها بوده است و اصطلاح هنر اسلامی تنها یک برچسب برای تقسیم‌بندی و تفکیک میان هنر مسلمانان با هنر دیگر سرزمین‌ها تلقی می‌گردد یا این‌که هنر اسلامی، هنری رمزگرا، معنادار، حکمی و تأویل‌پذیر است که برآمده از معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و جهان‌شناسی اسلام است؟ تیتوس بورکهارت بر این باور است که علیرغم این‌که در فرم، تکنیک و اسلوب، مسلمانان هنر را از دیگر تمدن‌های هم‌جوار گرفته‌اند، اما آن فرم و اسلوب را پس از تغییر، تصاحب و مال خود کرده و از آن هنری جدید، مبتنی بر معرفت‌شناسی و هندسه ذهنی خود ساخته‌اند. در این مسئله، اندیشه بورکهارت در مقابل آن دسته از مورخان هنر همچون الگ گرابار قرار دارد که هنر اسلامی را صرفاً هنر مسلمانان و بدون هیچ‌گونه وجه و خصوصیت خاص اسلامی می‌داند. بورکهارت معتقد است که تعالیم پیامبر اکرم6 موجب تأسیس و شکل‌گیری تمدن اسلامی گردید و مسلمانان در تدوین و تکمیل این تمدن سهم داشته‌اند و براساس آموزه‌های قرآنی و نبوی، هنری را شکل داده‌اند که با آموزه‌های اسلامی سازگاری داشته و منحصر به تفکر و زیسته مسلمانان است.

کلیدواژه‌ها