این مقاله پژوهشی است دربارۀ «نوستالژی دوری از (موعود) در شعر شاعران انقلاب اسلامی». بیتردید، مسئلۀ «موعود» و «انتظار فرج» یکی از مهمترین مباحث کلامی اسلام است، بهطوری که گویی تمامی خلقت برای رسیدن به آن دوران «طلایی» و پرشکوه آفریده شده است. این موضوع در پژوهش پیش رو به شیوۀ تحلیلی _ توصیفی، به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد، در شعر «شاعران انقلاب اسلامی»، مورد بررسی قرار گرفته است. پس از ریشهشناسی و تعریف این واژه با توجّه به فرهنگها و بهرهگیری از نظرات روانشناسان، به عوامل ایجاد زمینههای غم غربت انتظار و ماهیّت دلتنگی برای ظهور «منجی» در خصوص ظهور حضرت موعود4، اشاره و در ادامه به ارتباط نوستالژی و خاطره و نحوۀ پیوند آن با مباحث پیرامون «نظریۀ ظهور» پرداخته شده است. در بخش خاطرۀ فردی به نوستالژی غم غربت انتظار و در بخش نوستالژی اجتماعی تحت عنوان شاعران انقلاب اسلامی و خاطرۀ جمعی به دلتنگی شاعران برای «ظهور منجی»، با ذکر شواهد شعری پرداخته شده است.